مهدیار مهدیار ، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 11 روز سن داره

ماهی کوچولو

اقای قصه گو

1391/6/1 9:24
نویسنده : مامان خوبم
276 بازدید
اشتراک گذاری

تازه گیها یه راه جدید واسه خود شیرینی پیدا کردم!!!یه قصه ساختم که مخصوصخودمه وقتی که بابا کامل حواسش به تلوزیونه و مامان تو اشپز خونس و اصلا نمی خواد با من حرف بزنه می رم پیشش و می گم مامان یه قصه بگم می شینه تا هم قدم بشه و می گه بگو عسلم منم می گم«یه گرگه بود خودش خودش خوررررد .......چاق شد» و مامانم غش میکند از خنده و محکم مرا بغل می کند!!!!حالا بیشتر از بیست بار این قصه را برایش تعریف کرده ام و با اینکه اخرش را میداند هر بار برایش جالب تر است.

حالا دیگه شاید وقتی بزرگ شدم نویسنده شوم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان پرهام
1 شهریور 91 9:35
آخی عزیزم. داستانت واقعا قشنگ و خنده داره. منم بودم هربار که میشنیدم با صدای تو حتما برام جذاب میشد. نویسنده بزرگ منتظر داستانای بعدیت هستیم!
مامان نسترن
1 شهریور 91 10:10
افرین به گل پسر قصه گو
خاله صفورا
4 شهریور 91 22:44
با با ای ول مواظب باش یک وقت هانس کریستین آندرسن قصه هاتو به نام خودش رد نکنه .
مامان مهرزاد جان
7 شهریور 91 12:13
الهی قربون قصه گفتنش برای مهرزاد جان هم اگه یادگاری بنویسید خوشحال میشیم