هیلی کوپتر
یه صدای خیلی بلند از تو اسمون بالای خونمون میاد من میدوم به سمت بالکن یه نگاهی به در بسته بالکن می کنم و یهو در جهت بر عکس می دوم سمت در خونه .مامانم تو اشپز خونس میاد طرفمو می گه نترس پسرم صدای هیلی کوتپر بود .من دستشو می گیرم و میدوم به سمت بالکن ولی صدا دیگه نمیاد. دفعه های بعدی که صدا شنیده می شه بابام زودی می پره بغلم کنه تا ببینم . اما حیف...بابا می گه مهمونای خارجین دارن با هیلی کوپتر از فرود گاه میارنشون تو هتل .من میرم فعلا جارو برقی سواریمو بکنم شایدم یه روز بزرگ شدم ریس جمهور شدم بعد رفتم یه کشور دیگه بعد تونستم سوار هیلی کوپتر بشم تا برسم هتل ....خدارو چه دیدین
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی